طبق يك قانون فلسفي «هر معلولي داراي علل و عوامل مختلفي است »كه در تحقق آن معلول دخالت داشته است. انقلاب اسلامي ايران نيز از اين قانون مستثني نيست. چرا كه اين انقلاب با اين عظمت كه در نوع خود در تاريخ بي نظير بوده قطعا براساس عوامل مهمي پديد آمده است. در اين نوشتار درصدد بيان علل و عوامل وحياني پيروزي انقلاب اسلامي ايران از منظر امام خميني (ره) هستيم. اينك مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم.
امام خميني (س) يكي از مهمترين عوامل در پيروزي انقلاب اسلامي را، قيام به خاطر خدا و به دست آوردن رضاي حق تعالي مي دانست و اين عامل مهم را از همان آغاز نهضت خويش، در مناسبت هاي مختلف ابراز مي نمود. آن بزرگوار گام نخستين مبارزه اش را در سال اول نهضت با اين آيه شريفه آغاز كرد: «قل انما اعظكم بواحده ان تقو موا لله؛ (سباء 46) بگو من فقط به شما يك اندرز مي دهم كه دو دو و به تنهايي براي خدا بپا خيزيد»
امام در توضيح اين آيه مي نويسد: «قيام براي خداست كه ابراهيم خليل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه هاي گوناگون عالم طبيعت رهانده. قيام لله است كه موسي كليم را با يك عصا به فرعونيان چيره كرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نيز او را به ميقات محبوب رساند. قيام براي خداست كه خاتم النبيين - صلي الله عليه و آله - را يك تنه بر تمام عادات وعقايد جاهليت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاي آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسين أو أدني» رساند.» 1
و در جاي ديگر فرموده است: «جديت كنيد كه كارهايتان براي خدا باشد، قيامتان لله باشد: اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثني و فرادي.... اگر قيام براي خدا باشد، پشتوانه خدا باشد، يك طمأنينه اي در نفس پيدا مي شود كه ديگر شكست توي آن نيست؛ يك حالت نفساني در انسان پيدا مي شود براي اينكه به يك قدرت لايزال متصل شده است. آن كسي كه براي تبعيت از ذات مقدس حق تعالي حركت مي كند، اين مثل يك قطره اي كه پشتوانه اش دريا، درياي غيرمتناهي... ماها چيزي نيستيم خودمان؛ قطره، از قطره هم كوچكتر هستيم اما اگر چنانچه متصل بشويم به آن دريا، درياي غيرمتناهي، حكم همان دريا پيدا مي شود. و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي (انفال 17)؛ خدا به پيغمبر مي فرمايد كه تو آن وقت كه تيرانداختي، تو تير انداختي لكن تو نينداختي، خدا انداخت؛ يعني دست تو دست خداست»2
امام (ره) يكي ديگر از عوامل پيروزي را وجود مقدس امام زمان (ع)، و توجه و ياري آن حضرت مي دانست و مي فرمود: «اين پيروزي و ديگر پيروزيها مرهون عنايات غيبي خداوند متعال و پشتيباني بقيه الله - ارواحناله الفداء - و ادعيه خالصه صاحب نفسان و بزرگان است. و اين روحيه معجزه آساي سلحشوران قواي مسلح از ارتش و سپاه و بسيج و ساير قواي نظامي و انتظامي و مردمي در جبهه ها و ملت عظيم الشأن ايران در پشت جبهه ها كه از نوادر تاريخ است، مرهون خلوص نيت آنان و ايمان سرشار و عزم استوارشان است.» 3
بدون شك و براساس اعتقاد ما شيعيان، امام عصر و حجت الهي علاوه بر راهنمائي امت و مديريت جامعه، آنان را به اذن الهي در برابر گزند حوادث محافظت كرده و پشتيباني مي نمايد و امت اسلام پيروزي ها و موفقيت هاي خود را مرهون وجود حضرتش مي دانند. البته اين بينش شيعي، ريشه در آيات قرآني و احاديث اهل بيت (ع) دارد.
حضرت رسول اكرم (ص) در مورد عصر غيبت به جابر بن عبدالله انصاري فرمود: قسم به خدايي كه مرا به نبوت برانگيخت! مردم در عصر غيبت از وجود پربركت فرزندم مهدي(ع) بهره مند خواهند شد و از نور ولايت او ] در رهبري جامعه و پشتيباني امت [ روشنايي خواهند گرفت، همانند بهره مند شدن مردم از خورشيد گرچه در زير ابر باشد.» 4
چرا كه طبق فرموده قرآن وجود امام غائب (ع) يكي از مظاهر نعمت هاي الهي بر مردم است. خداوند در سوره لقمان مي فرمايد: «ألم تروا أن الله سخر لكم ما في السماوات و ما في الارض و اسبغ عليكم نعمه ظاهره و باطنه (لقمان 20)؛ آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است مسخر شما كرده، و نعمتهاي آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزاني داشته است؟!»
امام موسي بن جعفر (ع) در تفسير نعمت ظاهري و باطني در اين آيه فرمود: «نعمت ظاهري امام ظاهر و نعمت باطني امام غائب (ع) است.» 5
آري، امام زمان (عج) همچنان كه خودش نيز فرموده بر تمام اعمال و رفتار ما نظارت دارد و در حوادث سخت ما را ياري مي كند و از عوامل مهم درپيروزي هاي ماست آنجا كه فرمود:«انا غيرمهملين لمراعاتكم و لاناسين لذكركم و لو لا ذلك لنزل بكم اللاواء و اصطلمكم الاعداء؛ (6) به راستي كه ما در مراعات حال شما سهل انگاري نكرده و هرگز شما را فراموش نمي كنيم و اگر توجه و عنايت ما نبود، گرفتاريها و سختي ها بر شما نازل مي شد و دشمنان شما را بيچاره مي كردند.»
يقيناً وجود آن جانشين پيامبر رحمت، سبب موفقيت و پيروزي هاي امت اسلام درتمام حوادث و رويدادهاي زندگي است و چه رويدادي عظيمتر و مهمتر از انقلاب اسلامي ايران و عصر ما مي باشد. كه قطعا حضرتش در پيروزي آن نقش اساسي داشته است.
امام يكي ديگر از عوامل پيروزي را خلوص نيت ملت ايران مي دانست مي فرمود:« به شما اطمينان مي دهم كه اگر با خلوص نيت در راه شريعت مطهره خدمت كنيد عزت و عظمت از آن شما است ولله العزه و لرسوله و للمؤمنين (منافقون 8) در هدف مقدس خود كه حفظ اسلام و احكام اسلام است قوي و مستقيم باشيد، و از خداي تعالي استمداد فرماييد و به ولي عصر -عجل الله تعالي فرجه الشريف - ملتجي شويد و از شياطين عصر نهراسيد.» (7) اساسا ملت ايران دراين قضيه از خلوص نيت و رفتارهاي مخلصانه رهبركبير انقلاب الگو گرفته بودند چرا كه در سيره رفتاري حضرت امام خميني(س) اخلاص در كارها و عبادت جايگاه ويژه اي داشت. آن رهبر فرزانه تمام كارهاي خود را براساس خلوص و انگيزه هاي الهي انجام مي داد و تا آنجا كه مي توانست كاري را به خاطر خوشايند ديگران و مقاصد غيرخدايي نمي كرد. او بنده اي خدا محور و مصداق بارز فقيه و عالم مخالف با هواي نفس بود.
امام خميني (س) مي فرمود:«سعي كنيد كه انگيزه ها انگيزه هاي الهي باشد.» و به دانشگاهيان سفارش مي كرد كه:«انگيزه تان اين باشد كه اين دانشگاه را ببريد طرف اسلام الهيش كنيد... وقتي كه انگيزه براي خدا شد دنبال اين است كه اين كار را انجام بدهد به طوري كه خداپسند باشد... مي خواهيد تربيت كنيد اطفال مردم را براي خدا، مي خواهيد حكومت كنيد براي خدا، همان حكومتي كه انبيا مي كردند.» (8)
امام هرگز نيت خود را با انگيزه هاي هوا و هوس، نام و شهرت، خودنمايي، لذت هاي دنيايي و رسيدن به مال و منال آلوده نكرد. امام درراستاي اخلاق و بندگي براي عبادتهايش نيز اهميت ويژه اي قائل بود.
امام خلوص نيت را ازطريق عبادت هاي عاشقانه، تهجدهاي شبانه، توسل به اهل بيت (ع)، تلاوت قرآن و ذكر و فكر و زيارت و انجام نوافل به دست آورده بود و اين سرمايه اصلي آن بزرگ مرد دربحراني ترين لحظات زندگي اش بود. خلوص نيت امام چنان بود كه ملت را نيز تحت تاثير خود قرار داده بود و تمام اقشار مردم مخلصانه و با همياري درپيروزي نهضت اسلامي تلاش مي كردند. امام مي فرمايد:
«مردم جان خودشان را در طبق اخلاص گذاشتند. جان جوانهايشان را با گشاده رويي در طبق اخلاص گذاشتند و به ميدان آمدند. شاهد ديگر اينكه ما با چي غلبه كرديم بر اينها؟ ما چه داشتيم؟ آنها همه چيز داشتند، آنها آمريكا داشتند، آنها شوروي داشتند، آنها همه ممالك اسلامي - الاكمي را- داشتند و قدرت نظامي شان قدرت مدرني بود كه مي گويند دراين طرف شرق، همچو قدرتي نبوده است. و ما هيچ نداشتيم، ما خدا را داشتيم. شما بدانيد كه اگر يك تأييدات غيبي نبود، دريك شب مي توانستند ايران را خراب كنند.»(9)
امام خميني (س) راز توفيق خود و پيروزي انقلاب را در ارتباط با مردم و علاقه به آنان يافته بود. به همين جهت امام در هر فرصتي به خدمت گزاري مردم تاكيد كرده و درمورد قصور از آن هشدار مي داد. رهبر معظم انقلاب در مورد اين خصوصيت حضرت امام مي گويد:«آن اراده نيرومندي كه كوههاي عظيم در مقابل او به حساب نمي آمدند همواره در برابر فداكاري ها، شجاعت و احساسات پاك مردم سر تعظيم فرود مي آورد. آن روح بزرگ و كوه ستيز به دفعات در برابر عظمت مردم تكان مي خورد و مي لرزيد.» (10)
امام خميني (س) با كمال افتخار مي گفت:«من آمده ام تا پيوند خدمتگزاري خودم را به شما عزيزان عرضه كنم كه تا حيات دارم خدمتگزار همه هستم، خدمتگزار ملتهاي اسلامي، خدمت گزار ملت بزرگ ايران.»(11) و درجاي ديگر مي گفت:«اگر به من بگويند خدمتگزار بهتر از اين است كه بگويند رهبر، خدمت گزاري مطرح است... مرا به خدمت گزاري قبول كنيد كه من خدمتگزار هستم و تا آخر خدمتگزارم. (12)
پيشوايان مذهبي همواره در ميان مردم بوده و براي مردم تلاش كرده اند. خداوند به پيامبر (ص) مي فرمايد:«قل انما انا بشرمثلكم (كهف 10) اي رسول ما، به مردم بگو من هم مانند شما يك بشر هستم.» قرآن كريم راز موفقيت مؤمنين را سبقت در انجام كارهاي نيك وخدمت به مردم مي داند و مي فرمايد:«اولئك يسرعون في الخيرات و هم لها سابقون؛ (مومنون 61) اهل ايمان در نيكوكاري از ديگران پيشي مي گيرند و درخدمت رساني مسابقه مي دهند» آري طبق اين آيه مؤمنين در خيرات مسابقه مي دهند و خيرات همان اعمال صالحي است كه براساس اعتقاد به حق انجام مي شود.
مبارزه با ظلم و ستم از انگيزه هاي بسيار قوي در پيروزي ملت ايران به حساب مي آيد. ملت مسلمان ايران با الهام از آيه شريفه كه مي فرمايد: «ولا تركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و مالكم من دون الله من اولياء ثم لا تنصرون؛ (هود 113) و به كساني كه ستم كرده اند متمايل نشويد كه آتش دوزخ به شما مي رسد و در برابر خدا براي شما، دوستاني نخواهد بود وسرانجام ياري نخواهيد شد.» دست به مبارزه و قيام زدند زيرا دراين آيه شريفه نصرت و ياري خداوند متعال منوط به گريز از ستمگران قرار داده شده است.
دراين راستا يكي از مهمترين اهداف انقلاب اسلامي ايران كه از عوامل پيروزي آن نيز محسوب مي شود؛ مبارزه با ظلم و ستم گري و فساد بود. ملتي كه از ستم و جنايت و فساد حكمرانان طاغوتي به ستوه آمده بودند مصمم شدند كه ريشه ظلم و فساد را از بيخ و بن بركنند و اين انگيزه قوي آنان را در پيروزي شان بر دشمن ياري نمود.
رهبر مبارز و خستگي ناپذير انقلاب همواره براين هدف تاكيد كرده و مي فرمود: تكليف ما اين است كه در مقابل ظلم ها بايستيم با ظلم ها مبارزه كنيم، معارضه كنيم، اگر توانستيم آنها را به عقب برانيم كه بهتر و اگر نتوانستيم به تكليف خودمان عمل كرده ايم.
امام در سخنان خود مي فرمود: «خداوندا! تو مي داني كه ما دراين قيام رضاي تو را مي خواهيم و تو مي داني كه ما از ظلم ولو بر يك نفر بيزار هستيم و تو مي داني كه ما براي اجراي عدالت قيام كرده ايم و تو مي داني كه از اين تعديات و ظلم ها بيزار و منزجر هستيم.» 13
قرآن كريم شجاعت و صلابت در راه احياي حق و امر به معروف و نهي از منكر را يكي از مهمترين ويژگي هاي مومنين مي شمارد و با اشاره به اراده فولادين آنان در راه حق مي فرمايد: «يجهدون في سبيل الله و لا يخافون لومه لائم؛ (مائده 54) آنان در راه خدا جهاد و تلاش مي كنند و از ملامت و نكوهش ملامتگران ذره اي باك ندارند.» آري مسلمانان راستين براي پيشبرد اهداف مقدس خويش در مقابل هجوم افكار عمومي و سخنان انسان هاي ترسو و وسوسه گر هرگز از راه حق خود دست برنمي دارند بلكه بر استواري و استقامت خود مي افزايند.
خداوند در سوره فصلت از استقامت مردان الهي ستايش كرده و مي فرمايد: «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقموا تتنزل عليهم الملئكه الاتخافوا ولاتحزنوا و ابشروا بالجنه التي كنتم توعدون؛ (فصلت 30) كساني كه مي گويند: پروردگار ما خداست و براين عقيده و ايمان پايدار مي مانند و ايستادگي مي كنند فرشتگان بر آنان فرود مي آيند و مي گويند:بيم مداريد و غمگين مباشيد و به بهشتي كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.» به حقيقت مردم ايران و رهبري انقلاب را مي توان يكي از مصاديق اين آيه دانست. استقامت و صبر و تحمل و شجاعت مردم در حركت انقلابي خود در راه خدا دوست و دشمن را به تحير واداشت و بارها ديگران به آن اعتراف كردند. البته آنان اين شجاعت و استقامت را از رهبر فرزانه خود آموخته بودند كه مي فرمود:
«من از آن آدم ها نيستم كه اگر يك حكمي كردم بنشينم كه اين حكم خودش برود. من راه مي افتم دنبالش، اگر من خداي نخواسته يك وقتي ديدم كه مصلحت اسلام اقتضاء مي كند كه يك حرفي بزنم، مي زنم و دنبالش راه مي افتم و از هيچ چيز نمي ترسم بحمدالله تعالي. والله تا حالا نترسيده ام آن روز هم كه مي بردندم، آنها مي ترسيدند؛ من آنها را تسليت مي دادم كه نترسيد.» 14
به اين خاطر امام استقامت و شجاعت ملت را تحسين كرده و مي فرمود: «سربلند باد ملتي كه با فداكاري خود قدم در راه پيروزي حق برداشت و سدهاي مانع از آن را يكي پس از ديگري شكست! پيروز باد رادمرداني كه با خون خود عزت بر باد رفته را بازگرفت و عظمت پايمال شده به دست سلاطين ستمگر را باز يافت! من وقتي مطالعه روحيه مردان و زنان جوان از دست داده را مي كنم كه شجاعانه در مقابل مصايب ايستادگي كرده و مي كنند، براي خود احساس شرمندگي مي كنم.» 15
پروردگار متعال، انبياء الهي را پيام آور وحدت و يكپارچگي امت هاي پراكنده قلمداد مي كند و مي فرمايد:
«خداوند پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و هشدار دهند و به همراه آنان كتاب آسماني فرستاد تا از ميان مردم اختلافاتشان را حل كرده و داوري عادلانه نمايند. (بقره 213) طبق اين آيه پايان دادن به اختلافات و پراكندگي مردم يكي از اهداف والاي انبياء الهي و رهبران مذهبي است. حضرت امام خميني(س) نيز در راستاي عمل به اين آيه شريفه با رهبري هاي حكيمانه خود مردم پراكنده و متفرق را تحت لواي اسلام گردآورد و با نداي وحدت همه را به سوي كلمه توحيد و توحيد كلمه فراخواند. آنان نيز با وحدت به قله بلند پيروزي صعود كردند.
آن عارف دورانديش با تلاش ها و حركات وحدت آفرين خود مسلمانان جهان را در مقابل استكبار جهاني متحد نمود. و بارها اعلام مي كرد: اسلام امر فرموده مسلمين از هر طايفه اي كه هستند برادرند، عرب و عجم و كرد و ترك و فارس و غير آن مطرح نيست16. و مي فرمود: مسلمانان به مثابه دست واحدند و همه در مسئوليت عمومي يكسانند. تفرقه جوئي و نژادپرستي در كار نيست و بين ملت هاي اسلامي هيچگونه امتيازي وجود ندارد جز تقوا و پرهيزكاري، گرامي ترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست17.
و در همه اين موارد مبناي انديشه هاي آن فقيه روشن ضمير اين آيه قرآن بود: «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا؛(آل عمران 103) اي مسلمانان همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد.»
امام خميني(س) در اين زمينه مي فرمود: در اين پيروزي كه نصيب ملت شد دو چيز موثر بود؛ يكي، كه از همه چيز بالاتر است، اينكه مقصد همه ، مقصد الهي بود. انگيزه اسلام بود. مي ديديم كه در شعارهايشان، در فريادهايشان، شعارهاي اسلامي بود؛ فريادهاي «الله اكبر». مقصد اين بود كه آنها را مخالف اسلام مي دانستند بروند كنار... جهت ديگرش هم، كه به تبع آن آمده بود؛ وحدت همه قشرها بود؛ يعني ملت سرتاسر اين كشور بپا خاستند و با هم، مقاصد خودشان را كنار گذاشتند، مطالبي كه مال شخص بود كنار گذاشتند، و همه به يك مقصد متوجه شدند. پس رمز پيروزي ما وحدت كلمه قشرهاي مختلف، و ايمان بود.»18
زماني كه شعاع حركت اسلامي ملت ايران سراسر جهان را فرا گرفت، استكبار جهاني براي مقابله جدي با اين حركت شتابنده و انقلابي- كه تمام منافعش را در معرض خطر قرار داده است با تمام قوا، به مقابله و مبارزه برخاست و با انواع نقشه ها و توطئه ها سعي كرد تا از پيروزي آن جلوگيري كند. اما همان گونه كه خداوند متعال وعده داده است: «و لايحيق المكر السييء الا باهله؛ (فاطر 43) نيرنگ هاي بد و انديشه هاي زشت تنها دامان صاحبانش را مي گيرد.» به يمن امدادهاي غيبي و الطاف الهي، همه توطئه ها و نقشه هاي شياطين شرق و غرب به خودشان برگشت و نقش بر آب شد و انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيد.
امام خميني(س) در مورد نقش امدادهاي غيبي در پيروزي انقلاب مي فرمايد:
«ما از اول انقلاب و بعد از پيروزي تاكنون هر چه ديديم معجزات بوده است. شما ملاحظه بفرماييد كه در اين نهضتي كه ايران پيدا كرد و مقابل يك رژيم شاهنشاهي با آن همه يال و كوپال و با آن همه كساني كه قدرتمند بودند و دولت هاي قدرتمند پشتيباني آنها، كدام قدرت توانست يك همچو رژيم دو هزار و پانصد ساله با همه ابزار جنگي و آلات، سلاح هاي مدرن را از اين كشور بيرون كند و شكست بدهد؟ و كدام قدرت است كه امروز در جبهه هاي جنگ در مقابل اين همه تجهيزات، پيروزي حاصل مي كند؟ و كدام قدرت بزرگ است كه در دل اينها آن طور رعب و ترس مي افكند كه فوج فوج خود را تسليم مي كنند؟ در صورتي كه آنها در پناهگاه هايي كه با همه جور تجهيزات مجهز بود زندگي مي كردند.»19
و همچنان كه در مدت 30 سال گذشته شاهد بوده ايم دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي ايران چه در داخل و چه در خارج لحظه اي از طرح هاي خائنانه و نقشه هاي شيطاني خود دست نكشيده اند و همواره انديشه سقوط نظام اسلامي را در سر پرورانده اند.
اساسا ماهيت نظام اسلامي و ساختار تشكيلاتي جبهه كفر اقتضاء مي كند مادامي كه از اسلام و ارزش هاي اسلامي در منطقه خاورميانه بويژه كشور اسلامي ايران دفاع مي شود دشمنان اسلام براي محو كامل آن از هيچ تلاشي فروگذاري نكنند زيرا با تحقق اهداف آسماني دين مبين اسلام تمام سياست ها و منافع جبهه كفر در خطر نابودي و در آستانه سقوط قرار مي گيرد و به طور حتم نابودي دشمنان اسلام را به دنبال دارد و به همين جهت خداوند به پيامبر عظيم الشأن خويش هشدار مي دهد كه: «ون ترضي عنك اليهود و لاالنصاري حتي تتبع ملتهم؛(بقره120) هرگز يهود و نصاري از تو راضي نخواهند شد مگر اينكه (به طور كامل) تسليم خواسته هاي آنان شوي و از آئين آنان پيروي كني!»
البته اين عامل پيروزي كه تا به امروز قويترين پشتيبان ملت ايران بوده است مشروط به اين است كه ملت و مسئولين نظام همچنان در خط اسلام و انقلاب حركت كنند و متوليان نظام اسلامي و مردم مسلمان ايران خود را در پناه عمل به اصول و ارزش هاي الهي قرار دهند و با خلوص نيت از حضرت حق مدد طلبند و با آگاهي و هوشياري كامل با توطئه هاي سياسي، نظامي و فرهنگي برخورد كنند در اين صورت همچنان از سوي قدرت لايزال الهي و عنايات اهل بيت(ع) برخوردار خواهند گرديد و همواره نقشه هاي دشمنان انقلاب اسلامي بي نتيجه و عقيم خواهد ماند. چرا كه اين وعده الهي است كه فرمود: وعدالله الذين امنوا منكم و عملواالصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدونني لايشركون بي شيئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون؛(نور55)
خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند وعده مي دهد كه قطعا آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل مي كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت و كساني كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.
و يقينا وعده خدا حق است كه خود فرمود: «وعدالله حقا و من اصدق من الله قيلا؛ (نساء122) وعده خدا راست است و چه كسي در سخن، از خدا راستگوتر است؟
امام خميني(س) نيز در اين باره فرمود:
«لكن بايد همه متذكر اين معنا باشند كه اين پيروزي انقلاب ما پيروزي ]اي[ بود كه به بركت اسلام و گرايش به اسلام و با فرياد «الله اكبر» اين پيروزي به دست آمد. كسي گمان نكند كه اشخاصي يا گروههايي پيروزي را براي ما تحصيل كردند... وقتي ملتي توجه به خدا پيدا كردند و ديدند كه راه راهي است كه بايد به طور شايسته اقدام درآن بكنند، و سرتاسر كشور- همه جا- صداي «الله اكبر» بلند شد، خداي تبارك و تعالي با آنها همراهي كرد و دشمنهايي كه نه فقط قدرتهاي داخلي بود، قدرتهاي خارجي هم، به هم شكست و همه انصراف پيدا كردند از اينكه مقابله كنند، و در دل همه رعب پيدا شد. اين كاري بود خدايي و از دست هيچ بشري اين كار قابل انجام نبود. پس پيروزي ما پيروزي ]اي[ است كه به بركت اسلام، و به بركت گرايش به قرآن پيدا شد20.
1- صحيفه امام. ج1ص21و .22
2- صحيفه امام. ج5. صص166و .167
3- صحيفه امام. ج.16 ص.249
4- بحارالانوار، ج52، ص92، ح8.
5- تفسير نورالثقلين، ج4، ص: 212؛
6- احتجاج، ج2، ص.495
7- صحيفه امام .ج3.268.
8- صحيفه امام .ج.19 .445
9- صحيفه امام .ج.13 .139
10- روزنامه جمهوري اسلامي، .68.4.24
11- صحيفه نور، ج10، ص.463
12- صحيفه نور، ج10، ص.463
13- صحيفه امام، ج9، ص.423
14- صحيفه امام، ج1، ص.293
15- صحيفه امام، ج3، ص.482
16- صحيفه امام، ج6، ص.403
17- همان، ج2، ص.201
18- صحيفه امام، ج10، ص.48
19- صحيفه امام، ج16، ص.275
20- صحيفه امام، ج12، ص.198